جدول جو
جدول جو

معنی نخل هدائن - جستجوی لغت در جدول جو

نخل هدائن
انگلک کردن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

شدت گرما و شرجی بودن هوا
فرهنگ گویش مازندرانی
زیرگیاهی گل ریختن، نشا کردن، فرو کردن قلمه یا شاخه ی گل.، از مسیر منحرف کردن فکر، گول زدن، گمراه کردن طرف مقابل
فرهنگ گویش مازندرانی
انتهای دو چوب یا دو چیزی را به هم تکیه دادن، تکیه دادن، پوست انداختن، پوست انداختن مار یا درخت
فرهنگ گویش مازندرانی
مال کسی را خوردن، پنهان کردن و انکار نمودن
فرهنگ گویش مازندرانی
خم برداشتن
فرهنگ گویش مازندرانی
غلتاندن، قل دادن
فرهنگ گویش مازندرانی
دقیق شدن، شیفته شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
بوسیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
تکان مختصر دادن، فشار آوردن کم، لم دادن، دراز کشیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
نیم سوز کردن چیزی، روی شعله گرفتن مرغ پرکنده برای سوزاندن، ته.، بلعیدن، فرو بردن لقمه ی بزرگ در دهان با فشار و سختی
فرهنگ گویش مازندرانی
بیکاره گشتن
فرهنگ گویش مازندرانی
کج کردن، مایل کردن، اریب کردن، تکان مختصر دادن
فرهنگ گویش مازندرانی
به مقصد رساندن
فرهنگ گویش مازندرانی
احترام گذاشتن به کسی توجه کردن، بها دادن بیش از اندازه
فرهنگ گویش مازندرانی
سرخ شدن، گل انداختن
فرهنگ گویش مازندرانی
تکان دادن
فرهنگ گویش مازندرانی
سست شدن، زیر درویی
فرهنگ گویش مازندرانی
ور رفتن، چیزی را تکان دادن، کنده شدن و جدا شدن تکه ای از
فرهنگ گویش مازندرانی
رماندن گوسفندان و هدایت آن ها در یک مسیر مشخص و از پیش تعیین
فرهنگ گویش مازندرانی
هل دادن، استفراغ کردن
فرهنگ گویش مازندرانی